همزمان با سخنان ترامپ در توکیو مبنی بر اینکه «من واقعاً فکر میکنم ایران به دنبال یک توافق است»، متأسفانه جریان غربزده در داخل کشور، نیز قند در دلشان آبشده و سخنان ترامپ در حضور نخستوزیر ژاپن را یک فرصت طلایی برای مذاکره میدانند؛ آنها خیال میکنند ترامپ با این سخن که «میخواهم بهصراحت بگویم که ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم.
همزمان با سخنان ترامپ در توکیو مبنی بر اینکه «من واقعاً فکر میکنم ایران به دنبال یک توافق است»، متأسفانه جریان غربزده در داخل کشور، نیز قند در دلشان آبشده و سخنان ترامپ در حضور نخستوزیر ژاپن را یک فرصت طلایی برای مذاکره میدانند؛ آنها خیال میکنند ترامپ با این سخن که «میخواهم بهصراحت بگویم که ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم. ما به دنبال جلوگیری از تسلیحات هستهای هستیم.» از مواضع قبلی خود کوتاه آمده و میخواهد وارد یک مذاکره برد- برد شود. برخی رسانهها نیز حضور آتی شینزو آبه در تهران و دیدار او با مقامات بلندپایه کشور را دال بر میانجیگری ژاپن در موضوع بسترسازی مذاکره ایران و آمریکا میدانند.
اما واقعیت ماجرا این است که ترامپ تصور میکرد با بهکارگیری اهرمهایی همچون تحریم، سنگاندازی در مسیر خریداران نفت ایران، تروریستی خواندن سپاه و ... میتواند جمهوری اسلامی ایران را از مواضع خود، عقب بنشاند، اما ایران انقلابی به مدد تجربه چند دهه تحریم و کارشکنی، همه نقشههای آمریکا را نقش بر آب کرد؛ علاوه بر آن اتحادهای منطقهای خود را مستحکمتر کرد، امارات و عربستان را از دخالت در بازار نفت بازداشت، دخالت مخرب آمریکا در بازار درهم دبی را خنثی کرد و در جدال ارزی موفق ظاهر شد و به فروش نفت خود تداوم بخشید. به همین دلیل آمریکاییها به این جمعبندی رسیدند که با راهبرد گذشته نمیتوانند ایران را پای میز مذاکره بکشانند. به همین دلیل ترامپ در این نقطه با ناامیدی از افزایش فشار، تغییر ادبیات میدهد و پالسهای مذاکره با ایران را تقویت میکند.
آری، ترامپ زمانی ساز مذاکره را کوک کرده که تئوری به صفر رساندن فروش نفت ایران رنگباخته، درگیری نظامیاش با ایران به یک طنز سیاسی تبدیلشده و ایران کانالهای دور زدن را یافته است؛ اما برخی جماعت ذوقزده در داخل کشور که همان دنبالههای تقی زاده در دوران معاصرند، از خبر متوهمانه «میانجی شرقی» ذوقزده شدند؛ همین جریان سخن هفته گذشته ترامپ که گفت: جنگ ما با ایران، جنگ اقتصادی است را نادیده میگیرند. اینگونه انفعال و ضعف در برابر دشمنی که امام خمینی (ره) آن را شیطان اکبر نامید، آمریکا را در گامهای بعدی برای فشار بیشتر به ایران، مصممتر میکند. درواقع، همه تلاش ترامپ و تیم او استفاده از ابزار مذاکره برای ایجاد رعب و هراس در جامعه ایرانی است، ابزاری که یکبار به مدد آن، برجام را به جامعه تحمیل کرد و باوجود ناکارآمدیاش همچنان سردمداران دولت، از خیر کثیر آن میگویند؛ ترامپ میخواهد با نمد مذاکره با ایران برای خود کلاهی در جریان انتخابات ۲۰۲۰ دستوپا کند و در این مسیر چه وعده سرخرمنی بهتر از مذاکره؛ کما اینکه جریان همسوی ترامپ در داخل کشور نیز با همین سناریو تطمیع میشوند و کما فیالسابق مدیریت اقتصادی کشور و معیشت مردم را معطل وعدههای نسیه ترامپ میکنند. سخن آخر اینکه رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا در دروان خود، دچار یک تناقض گفتاری و رفتاری است که البته بیشتر به یک حیله نزدیک است تا تناقض؛ بنابراین هیچ رویه ثابتی در قول و عمل این «شیردوش» نیست. بیاییم عاقل باشیم و بار دیگر در تله تطمیع ترامپ گرفتار نشویم!
ارسال نظرات